جدول جو
جدول جو

معنی عمیر خراسانی - جستجوی لغت در جدول جو

عمیر خراسانی
(عُ مَ)
ابن ولید خراسانی. وی از والیان و رئیسان کارآمد به شمار می رفت و در اواخر عمر خویش مدت شصت روز بر مصر حاکم گشت. و سرانجام بسال 241 ه. ق. به دست اهالی جوف بقتل رسید. و برخی از شعرا در مرگ وی مرثیه ساخته اند که ازآن جمله ابوتمام است. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 742)
ابن مقاعس بن عمرو. از تمیم از عدنانیه. جدی جاهلی است. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 742)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ خُ)
خواجه علی خراسانی، وی از شعرای قرن یازدهم هجری، و برادرزادۀ حاج محمدخان قدسی مقدس بوده است. قسمتی از اشعار او درگلستان مسرت و مطلعالشمس آمده است. (از الذریعۀ آقا بزرگ طهرانی ج 9 ص 755 بنقل از تذکرهالشعراء نصرآبادی ج 6 ص 166. گلستان مسرت ص 458. مطلعالشمس ج 2 ص 430)
(حاجی ملا...، وی از شعرا و نویسندگان و خطاطان خراسان بود و قسمتی از اشعار او در مجالس النفائس آمده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 756 بنقل از مجلس نهم مجالس النفائس ج 5 ص 149)
ابن حسن شقیق خراسانی، مکنّی به ابوعبدالرحمان. از روات حدیث بود. و نیز رجوع به ابوعبدالرحمان (علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا